امانتی گمشده در زیر دست و پا
01 خرداد 1395 توسط سقائي فيروزآبادي
مولای غریبمان از ما گله مندند که شیعیان ایشان، بر سر پیمانی که بر عهده دارند، همدل نیستند و می فرمایند: “به همین دلیل، سعادت دیدار ما، به تأخیر افتاده است.” (1) آیا این سخن ثابت نمی کند که ما عهدی داشته ایم و آن را شکسته ایم؟ و یا اگر برخی از ما به آن پایبند بوده ایم، این وفا به همدلی و یکدستگی نرسیده است؟!
حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خود را «مستَودع العهد المأخوذ علی العباد» یعنی گنجینه عهد و پیمانی که خدا از بندگان گرفته!(2) معرفی می نمایند. آیا این عهد، امانت است که امام از واژه “مستودع” استفاده فرموده اند؟ آن گوهر رها شده در وسط جاده شلوغ قلب من، که زیر دست و پاست، همان امانتی است؟!
1- ر.ک: طبرسی، احتجاج ، ج ۲، ص ۴۹۸؛ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷.
2- طبرسی، احتجاج ، ج ۲، ص ۵۹۷٫ نامه به شیخ مفید.
منبع: تبیان